|
||
وقتی نگاهت به چینه وچروک های دستان زنان ایل افتاد یادت بماند تو در پس راههای پر پیچ خم کوچ هویت گرفته ای،وقتی به تیرگی رنگ گرمن نگاه کردی یادت بماند تودرشبهای تاریک ایلان دره ترس را گم کردی ،آهنگ کلام مادر کافی است تا یادت بماند آرامش با لالایی معنا گرفت.باآه زنان ایل یادت بماند که چگونه غم در قلبها خاک شد تا خنده تو سبز شود. ;کمی دقت کنی حسرت خورشید را میفهمی که چرا شب همرنگ این هنر ایل شده و آنگاه یادت بماند تو جاودانه تر از خورشیدی. ساری گیل |
نظرات شما عزیزان: